در این مقاله شهر را به مثابه "سازمان ارتباطی و اجتماعی تولیدِ فرهنگ" در یک بافتار اجتماعی- فضایی در نظر گرفته شده که در تحلیل این سازمان (تولید، توزیع و مصرف)، صورتهای نمایانِ کنش فرهنگی همچون مصرف فرهنگی، بر ﺭﻭﻱ ﻋﻠﻞ ﻏﻴﺮﻓﺮﻫﻨﮕﻲِ ﺍﻣﻮﺭ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ همچون اقدامات توسعه شهری شامل سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرا در تخصیص و توزیع امکانات فرهنگی قرار دهد تا بتواند به فهمِ الگویِ عدالت فرهنگی در شهر دست یابد. روش این مطالعه ترکیبی بوده که در بخش کمی، جمعآوری دادهها با ابزار پرسشنامه و با شیوه نمونهگیری متناسب با حجم انجام شد. در بخش کمی جمعآوری اطلاعات مربوط به مطالعات کالبدی با تحلیل ثانویه انجام و پس از آن مکانی گردیده است. طبق نتایج، توزیع فضایی فرهنگ در شهر اراک، ناکارا و نابرابر و با کاستی جدی در نظام برنامهریزی شهری در شهر اراک در مناطق و بین شهروندان ساکن مواجه میباشد.